من از خودم جدا شدم
تا تو پناه من شوی
به این جنون تن بدهی
چشم به راه من شوی
با من سر از پا نشناس
شعله بکش در تن من
حتی اگر جان بدهم
صلاح نیست رفتن من
صلاح نیست رفتن من
لب تر کن یار
می ز میخانه بنوش
بی جانم کن
مستو دیوانه بنوش
بی تابم کن از شراب جام عشق
بی تابم
لب تر کن یار
می ز میخانه بنوش
بی جانم کن
مستو دیوانه بنوش
بیتابم کن جرعه حرعه دم به دم
بی تابم
تمام محدوده ی من
مرز میان چشم توست
من به تو مبتلا شدم
ای آخرین مرز درست
تمام میراث مرا
قهوه ی چشمان تو برد
قبل تو هرچه داشتم
قصد فراموشی سپرد
قصد فراموشی سپرد
لب تر کن یار
می ز میخانه بنوش
بی جانم کن
مستو دیوانه بنوش
بی تابم کن از شراب جام عشق
بی تابم
لب تر کن یار
می ز میخانه بنوش
بی جانم کن
مستو دیوانه بنوش
بیتابم کن جرعه حرعه دم به دم
بی تابم
لب تر کن یار
می ز میخانه بنوش
بی جانم کن
مستو دیوانه بنوش
بی تابم کن از شراب جام عشق
بی تابم
لب تر کن یار
می ز میخانه بنوش
بی جانم کن
مستو دیوانه بنوش
بیتابم کن جرعه حرعه دم به دم
بی تابم
ترانه سرا : روزبه رادمهر