(آهنگ استار ترک بیاند Star Trek Beyond)
I hit a wall, I never felt so low, so low
به دیوار برخورد کردم، هرگز احساس ضعیف بودن نکردم
(hit the wall یعنی توی تنگنا قرار گرفتن یا شکست عشقی خوردن)
Like a waterfall, my tears dropped to the floor, the floor
مثل آبشار اشک های من روی زمین میریخت
They left a swimming pool of salted crimes, crimes
(اشک های) من یه استخر آب شور از اشتباهات من درست کرده اند
What could I do to change your mind?
چه کار میتونستم بکنم که ذهنت رو تغییر بدم؟
(change mind یعنی تصمیم عوض کردن)
Nothing
هیچ کاری
I'm bracing for the pain and I am letting go
من خودم رو برای مقابله با درد آماده میکنم و دارم رهاش میکنم
(let go یعنی فراموش کردن)
I'm using all my strength to get out of this hole
من دارم از همه توانم استفاده میکنم تا از این گودال خارج بشم
شروع کورس آهنگ
I hit a wall, I thought that I would hurt myself
من به دیوار برخوردم، فک میکنم که خودم رو عذاب دادم
I was sure, your words would leave me unconscious
مطمئن بودم که حرفهای تو من رو از خود بی خود میکنه
(هوش و عقل رو از من میگیره و کور و کر میکنه)
And on the floor I'd be lying cold, lifeless
و باعث میشه روی زمینی سرد و خالی از زندگی رها بشم
But I hit a wall, I hit em all, watch the fall
اما من به دیوار برخورد کردم، به همشون برخورد کردم، نابود شدن رو ببین
You're just another brick and I'm a sledgehammer
تو فقط یه تکه آجر هستی و من یه جکش (یا پتک سنگین) هستم
(حرفهای اون باعث شده که اتفاقاتی بدی واسش بیافته
ولی تونسته که از این اتفاقات خلاص بشه)
You're just another brick and I'm a sledgehammer
تو فقط یه تکه اخر هستی و من یه جکش (یا پتک سنگین) هستم
پایان کورس آهنگ
Yeah I hit a wall, I prayed that I would make it through, make it through
آره من به دیوار برخورد کردم و دعا کردم که بتونم ازش رد بشم (از پسش بربیام)
I can't survive a life that's without you, that's without you
من نمیتونم تو زندگی که بدون تو هست دووم بیارم
And I will rise up from the ashes now, the ashes now
و من الان دوباره از خاکستر برخواهم خواست
(اشاره به پرنده افسانه ای ققنوس داره که از خاکستر خودش یه
ققنوس جوان متولد میشه البته اینجا اسم پرنده رو گنجشک گذاشته)
The sparrow flies with just the crumbs of loving spilled
یه گنجشک فقط با تکه ای از عشقی که داشته میتونه پرواز کنه
(منظورش اینه که درسته هنوزم اونو دوست داره ولی الان دیگه نمیتونه این عشق
الان دیگه نمیتونه این عشق رو کنار خودش داشته باشه و برای ادامه دادن راهش
باید این عشق رو فراموش کنه و با تکه ای کوچک از اون عشق مثل یاد یا خاطره
از اون عشق به راهش خودش ادامه بده)
I was bracing for the pain and then I let it go
من خودم رو برای مقابله با درد آماده میکنم و پس رهاش میکنم
I gathered all my strength and I found myself whole
من دارم همه توانام رو جمع میکنم و خودم رو کاملا پیدا میکنم
تکرار کورس